بسم الله الرحمن الرحیم
توی این روزگاری که حیاط فقط توی حیاط مدرسه و محوطه ی پارک واسمون تعریف شده دیگه جایی برای لذت بردن از عطر هلو های تازه رسیده حیاط خونه و بوی خوش پیچ یاس گوشه ی باغچه نیست...
سماور ذغالی ای که باید حواست رو خوب جمعش بکنی که گر بگیره و آبش جوش بیاد تا در کنار هم آرامش پیدا بکنیم کجاست؟!
این درسته که دنیا پیشرفت کرده و به سمتی میره که زندگی رو بهتر بکنه، ولی یه سوال دارم؛ آیا به این هدف رسیده؟!
اینکه ما فرهنگ خودمون، آداب و رسوم چندین و چند سالمون رو کنار بذاریم و تمام فکر و ذکرمون بشه جدیدترین هایی که باید بهمون عرضه کنن درسته؟!
اینکه حسرت نگاه پرمهر مادر بزرگ و پدربزرگ، دورهم جمع شدن هایی که پر از شادی و خنده و احوالپرسیه به دلمون بمونه خوبه؟!
اینکه با نگاه کردن فیلم های قدیمی ایرانی که صفا و صمیمیت توشون مشخصه همش پشت سرهم ای کاش و آخی و هعی بگیم، ناراحت کننده نیست؟!
و ...
بهتره به خودمون بیایم، این مصرف گرایی ای که به وجودمون انداختن رو از خودمون دور کنیم...
مدیریت زمان و مدیریت هزینه رو از اسلام یاد بگیریم، اسلامی که هرچقدر دشمناش تلاش می کنن از بین ببرنش مردم دنیا بیشتر و بیشتر دنبالش میرن و شادی حقیقی رو فقط با خدا و اسلامش لمس می کنن...
پیامبر(ص) زمانشون رو به سه دسته تقسیم می کردند؛ یکی برای کار و امور مردم، یکی برای عبادت و زمانی رو هم برای بودن با خانواده
از پیامبر عشق و دوستی الگو بگیریم تا زندگی خوبی داشته باشیم...
" الهی!
به بهشت و حور چه نازم؟ مرا نظری ده که از هر نظری بهشتی سازم. "
خواجه عبداله انصاری
در پناه حق سربلند باشید