یا حق
سلام!
آمدم تا بنویسم
میخواهم فقط بنویسم... از حاشیه هایم کم کنم و یک راست بروم سر اصل مطلب...
وسواسی گریبانم را گرفته بود و اجازه نمیداد قلم بزنم. قصد کرده ام تا با آن مبارزه کنم و به خودم بیایم و به قول استادم انگشتان مبارک دکمه های کیبورد مبارک را لمس کنند...
یادم هست که تقریبا دوم یا سوم راهنمایی بودم که با وبلاگ نویسی آشنا شدم و نگارشم را از آنجا شروع کردم و به یاد دارم که در سایت بلگفا مینوشتم و منتشرشان می کردم... یادش بخیر...
میخواهم افسار ذهنم را رها کنم و بگذارم خودش مطابق طبعش چهارنعل برود و بی مهابا به هرجا که آرامش خیال می خواهد سفر کند...
اگر خواندید مطالب را و هر نظری داشتید، چه مثبت و چه منفی، خوشحال می شوم که آن ها را بدانم...
ممنون از حضورتان که خوشحالم می کنید...