پیشنهاد کتاب تربیت

سلام!
طاقچه بینهایت کتاب های تربیتی خیلی خوبی داره... اینو انتخاب کردم واسه خوندن و نکته برداری... یه سری کتاب تربیتی دیگه هم خریدم که اونارو هم معرفی میکنم، یکیشون خیلی باحاله...
تا بعد😊🤓

دریافت

سطل آشغال

به نام خدا

چند روز پیش طلق روسریمو خونه مادرجونم جا گذاشتم و فراموش کردم برم بیارمش، تا اینکه دیروز یادم افتاد و به مادرجونم گفتم که طلق روسیمو ندیدین؟ و ایشونم گفتن که چه شکلیه؟ منم توضیح دادم که شفاف و باریکه... بعدش مادرجون گفتن که انداختمش سطل آشغال...

تازه یه روز بود خریده بودمش ...

اون بنده خدا که تقصیری نداره،اول اینکه خودم باید مواظب وسایلم میبودم و دوم اینکه ایشون نسبت به وسیله ی من آشنایی نداشتن و فکر کردن اضافه کاردستی بچه هاس و انداختنش دور...

یه نتیجه ای گرفتم از این ماجرا:

مادرجون نسبت به اون وسیله شناخت و آگاهی نداشتن پس براشون بی ارزش بود و دور انداختنش...

خیلی از ما ها هم نسبت به چیزای با ارزش دور و برمون شناخت نداریم و ساده از کنارشون میگذریم و بیشتر اوقات ضررش متوجه خودمون میشه...

پس تلاش کنیم بصیرت و شناخت و آگاهیمون رو نسبت به مسائل بیشتر کنیم...

بازی...

به نام خدا

۱۶ تیر ۹۵

بازی اسنایپر منتشر خواهد شد.

منتظر باشید.

masaf.ir

بنده فیلمسازم اما

به نام خدا

«بنده فیلمسازم اما» عنوان مستندی است که ۲۹ اسفند ۹۴ ساعت ۲۳ ‌و تکرار آن فردا ساعت ۱۳:۳۰از شبکه افق پخش خواهد شد. این برنامه مستندی است درباره ی زندگی فرج الله سلحشور، کسی که پروژه ی عظیم یوسف پیامبر را به خوبی به پایان رسانید و فیلم نامه ی حضرت موسی را نگاشته است، ولی عمر ایشان به دنیا نبود تا کارگردانی آن را نیز به عهده داشته باشند.

پیشنهاد میکنم این مستند رو از دست ندید. به چندین دلیل؛ اول اینکه با یکی از بزرگان ایران و عرصه ی سینما آشنا می شیم. دوم اینکه یه الگوگیری خیلی خوب میتونیم داشته باشیم. سوم اینکه اطلاعات خوبی از سینمای کشور به دست میاریم. چهارم اینکه از تجربه ها و نصایح ایشون استفاده می کنیم.

ان شالله خداوند ایشون رو قرین رحمت خودش قرار بده.

ان شالله از این دست کارگردانان در ایران و دنیا بیشتر داشته باشیم.

پیشنهاد کتاب

به نام خدا

چند روزی بود که اون کتاب قدیمی رو روی میز عسلی خونمون میدیدم. جلدی لکه دار داشت و گوشه های پاره اش حاکی از کهنه بودنش بود. این جمله ی آقای قرائتی وقتی میدیدمش تو ذهنم مرور می شد که «هفته ای یک کتاب بخونید، خودتون رو فارق التحصیل ندونین و...»؛ علاوه بر این کم حجم بودن هم باعث شد دلو به دریا بزنم و شروع کنم به خوندنش. قدیمی بودنش هم کنجکاوی من رو برانگیخته بود. 

لحظات دلنشینی موقع خوندنش داشتم. 

پ.ن. بهتون پیشنهاد می کنم کتاب رو دانلود و مطالعه کنید.

معرفی کتاب:

دختری در قطار

نوشته عبدالله ترجمه سید صادق شفائی زاده

شوق چشمام...

به نام خدا

یه شب بعد از اینکه گوینده خبر رو اعلام کرد، همسرم مسیله ای رو مطرح کرد و منم با توجه به آیزایی که از سخنرانی های استاد رایفی پور شنیده بودم جوابشو دادم ولی خوب کل سخنرانی رو که حفظ نبودم، به زبون دیگه اطلاعاتم کافی نبود...

تصمیم گرفتم مطالعه م رو بالا ببرم. صدای آقای قرایتی تو گوشمه که فرمودن:« خودتون رو فارغ التحصیل ندونین... هفته ای حداقل یک کتاب بخونین...». خودم هم نشستم حساب کردم دیدم خیلی چیزا تو عالم هست که قبل از مرگم باید یادبگیرم و زمانم خیلی کمه.... عمر آدم مثل برق و باد میگذره و ما غافلیم ازش...

خودمون رو درگیر چیزای بی فایده کردیم و لحظه به لحظه وجودمون رو بجای ورزیده تر فرسوده تر می کنیم... به جای کشف حقیقت و اصل زندگی به حاشیه ها می چسبیم....

 به جای اینکه کتاب و مجلات و متون مفید مطالعه کنیم، نوشته های بی اساس و مرگبار افسرده و پوچ بعضیا رو میخونیم. کتاب مفید مثل قرآن، نهج البلاغه، تفسیرها، برای خانوم ها کتاب های هنری و آشپزی و تربیتی، برای آقایون کتاب های هنری و فنی، کتاب های معتبر احادیث، سبک زندگی پیامبران و ائمه...

برای چیزایی که تو مغزمون میره ارزش قائل باشیم و خودمون انتخاب کنیم که به چی فکر کنیم و چطوری عمل کنیم نه اینکه با خوندن هر مطلبی از هرجایی یا دیدن تلویزیون و ماهواره حرکت کنیم و اجازه بدیم اونا بهمون بگن چطوری فکر کنیم...

تو نت گشتم و چندین کتاب الکترونیکی گرفتم بخونم. بهتون پیشنهاد می کنم حتما از سایت های اشتراک کتاب الکترونیکی دیدن کنین و علایقتون رو دنبال کنید. در این زمینه سایت های رایگان زیادی وجود داره مثل پارس بوک

پ.ن. حرف زیاد دارم برای گفتن ولی هدفم سرنخ دادن بود، اگه فکر میکنین لازمه بگین تا بیشتر توضیح بدم. 

یه نصیحت: دنیا منتظر من و شما نمیمونه و حرکتش متوقف نمیشه و البته جوانی هم دائمی نیست، پس استفاده کنیم...

استمرار...

به نام خدا

به قول یه نفر: « اگه روزی یه کلمه از یه زبان خارجی رو یاد میگرفیم، تا پایان چهارسال دانشجویی ۱۴۶۰ کلمه یاد میگرفیم...»

دنباله...

بسم الله الرحمن الرحیم

دنباله روی و پیوری کورکورانه مضرات زیادی دارد... اولین موردی که به ذهن بنده می رسد از بین رفتن خلاقیت است...

خلاقیت موهبی است که خداوند به ما عطا کرده است و ما با پیروی از الگوهایی که به ما می دهند آن را ضعیف می کنیم...

آدمی که خلاقیت نداشته باشد، دائما به دنبال این است که دیگری چه کرد تا آن را بکند و استعداد های درونی اش شکوفا نخواهد شد... 

حرف در این مورد زیاد است و فعلا همین سرنخ باشد تا مجددا خدمت برسم

یاحق

قصه...

به نام خدا

امروز همراه خواهر کوچیکترم رفته بودیم کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان. جشنواره قصه گویی برگزار شد. مرحله ی شهرستان بود، بچه هایی که انتخاب شدن واسه مرحله ی استانی و بعد کشوری و بعد بین المللی خواهند رفت.

من میهمان بودم که قرار بود یه قصه تعریف کنم.

یه پدربزرگ و چندتا مادربزرگ هم بودن که قصه تعریف کردن. چند مادر هم بودن که قصه گفتند.

داستانی که من تعریف کردم درباره ی خروس و روباه بود و نتیجه اش هم دروغ نگفتن بود....

ــــ

این روزها قصه گفتن واسه بچه ها خیلی کم شده، مادرها حوصله ندارن دنبال کتاب قصه ی خوب گردن و برای بچه هاشون تعریف کنن...

قصه گفتن یکی از راه های آموزش به بچه هاست... کودکان از ماجراهایی که واسشون تعریف میشه عبرت میگیرن و یادشون میمونه چه واقعه ای تو قصه ای که براشون تعریف کردیم رخ داده بود... 

پس چقدر خوب میشه اگه بتونیم برای بچه هامون یا خواهر و برادر کوچیکترمون قصه های آموزنده تعریف کنیم، بچه ها از نزدیک هاشون مثل پدر و مادر یا خواهر بو برادر یا خاله و ... بهتر از غریبه ها یاد میگیرن، چون اون ها رو دوست دارن به حرفشون گوش میدن.

شاید بگین بچه ها گوش نمیدن؛ اگه قصه جذاب باشه خود قصه خودش رو میگه:" بگذاریم قصه خود، خود را بگوید"

...

خودتون بیشتر دنبالش باشین.

عزت زیاد