خوندنشون خالی از لطف نیست... :)

حس خوش میهمانی خدا در رجب...

یا حق مددی

ساعت 20:30 _ 13/1/1397 تنها حالی بسیار خوب برایم از سه روز سفر به خانه ی خدا در شهر خودمان یادگار مانده بود. خداوند نظری از سر لطف بر من کرده و سالی سرشار از خوشی برایم رقم زده است. و من به این یقین دارم. سه روز بود که میهمان خانه اش بودم و دلم را به وجود سراسر مهرش سپرده بودم. دوست داشتم بیشتر در آن عبادتگاه معنوی که خنک نسیم سحرگاهی اش جرعه جرعه نگاه بخشودگی حق را به وجودم می نوشاند بمانم و از لحظه لحظه ی مهرانگیزش عشق را کوله بارم کنم.
تازه میفهمم مُحرِم شدن چه حسی دارد! برای همگان تجربه ی دقایقی از آن معنویت سرشار را از خداوند سبحان خواستارم...


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
م.نوری

Damascus Time

Be Vaghte Sham.jpg

یا حق مددی

امان از دست حاتمی کیا... فیلم هایی که میسازه بیشتر از زندگی خودت درگیرت میکنه... واقعا برات دغدغه میسازه... من که ازش راضیم، خدا هم ازش راضی باشه... الحق و الانصاف که خوب جهاد کرد و یک ملتی رو هم با جهادگران آشنا کرد... در جنگ نرم خوب میجنگی حاتمی کیا، علی(ع) یارت...

رو صندلی سینما میخکوبت میکنه و وقتی فیلم تموم میشه با اینکه یه عالمه از فیلم و ساخت عالی و کیفیت بی نظیرش و فیلمنامه ی فوق العاده ش لذت بردی و درجه ی فیلم خون ت چسبیده به سقف، ولی باز هم میخوای که ببینی و ادامه داشته باشه...

راست گفتن که هر آنچه از دل برآید بر دل نشیند... با خودم میگم؛ این عشقی که مدافعان حرم تو وجود همه ی ما با خون شون میذارن زیبا تر از هر چیزیه که فکرشو بکنین...

حقیقتاً فیلم بسیار خوبی بود و اگه فرصت داشته باشم دوباره میرم سینما ببینمش.

ممنون از سازمان هنری رسانه ای اوج...

خدایا شکرت برای همه چی

ان شاالله سوریه آزاد خواهد شد... و امام زمان(عج) که نظاره گر تمام این لحظه هاست از ما و تمام مسلمانان راضی خواهد بود. 

باشد که مرحمی بر دل زخم خورده ی یوسف زهرا(س) باشیم. ان شاالله.

در پناه حق

پ.ن: پیشنهاد میکنم حتما به وقت شام رو ببینید.عالیه.

پ.ن: بی صبرانه منتظر فیلم بعدی ابراهیم حاتمی کیا هستم.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
م.نوری

به وقت شام

یا حق مددی

سلام

دیشب به اتفاق همسر و خواهران رفته بودیم سینما؛ برای دیدن فیلم "به وقت شام". خدا رو شکر استقبال مردم از این فیلم نسبت به فیلم های دیگه بیشتر بود. ولی چقدر خوب میشد اگه کسایی که میان سینما، اشتباها فکر نکنند که دارن میرن رستوران یا کافی شاپ؛ آخه مگه سینما جای خوردنه؟؟؟؟!!!!! بالاخره باید یه فرقی بین سینما و خونه باشه یا نه!!!!؟؟؟ یا حداقل چیزای بی صدا بخورید مثل تخمه. خلاصه اینکه نیم ساعت اول فیلم خش خش بسته های چیپس و پفک تمرکز آدم رو بهم میزد و اون لذتی که می شد از فیلم ببری رو کم کرد، ولی خوب خداروشکر بالاخره تموم شد پذیرایی و همه نشستن به فیلم دیدن...

یه مطلب دیگه: آخه میخوام بدونم پاکتِ چیپس و پفک چقد سنگینی داره که دو دقیقه دستتون نگه نمیدارین که بریزین تو سطل آشغال؛ چطور وقتی داخلشون پره، ساعت ها در آغوششون می گیرین؟؟!!! ضمنا این پاکت های چیپس و پفک به دست خود شما خالی شدن، پس تا وقتی به جای کثیفی نخوردن هنوز تمیزن و میتونین دستتون بگیرین، پس کمی صبور باشید و چهره ی محیط اطرافمون (در کل محیط زیست) رو با این کارهای کوچیک زیباتر کنیم.

و اینکه خداروشکر یک زنگ تلفن بیشتر به صدا درنیومد.

این هم از حواشی سینما

ممنون از شما که وقت گذاشتید و دغدغه دارید.

فرهنگ خوب یافتنی نیست، ساختنی است.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
م.نوری

نگارش دوباره

یا حق مددی

از زمانی که وبلاگ قبلیم رو حذف کردم اینجا زیاد ننوشتم... و از همون زمان هم حال و روز جالبی نداشتم...

الآن حالم خوبه، و برای بهتر شدن میخوام دوباره بنویسم؛ هرچند خواننده ای نداشته باشه...

یادش بخیر

روزهایی می شد که سه یا چهار مطلب می نوشتم و منتشر میکردم...

به امید خدا دوباره شروع خواهم کرد، هنوز دیر نشده

😊

در پناه حق سربلند باشید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
م.نوری

عروسی

بسم الله الرحمن الرحیم

الان از یه عروسی میام... یه عروسی ساده...

یکی از روستاهای اطراف که حدود نیم ساعت با شهر فاصله داشت. از کوچه با ماشین نمی شد بالا رفت و مجبور شدیم پیاده بریم. خیلی جالب بود که خونه یه اتاق دو در سه بود و همه ی مهمونا توی حیاط که تقریبا یه باغ بود نشسته بودن و با اینکه تابستونه ولی هوای خوبی بود و سایه ی خنکی داشت....

خاله ی دوماد که نزدیک مانشسته بود گفت که داماد همیشه دوست داشته مراسمش خاص باشه و همینجوری هم شد...

گلاب به روتون وقتی دسشویی خواستم برم همه ی مهمونا در جریان قرار گرفتن، از چند نفر پرسیدم و فهمیدم همون تقریبا اتاق جلوی ورودی حیاط که به کوچه وصل بود دسشوییه (البته هیچ واسطه ای بین خونه و کوچه نبود). شلنگ نداشت و سقفش کوتاه بود...{دیگه حرفی ندارم}

ولی خاطره شد...

تجربه ی قشنگی بود...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
م.نوری

چشم چشم دو ابرو

۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
م.نوری

پیشنهاد شنیدن

به نام خدا

حتما دو تا سخنرانی استاد علی اکبر رائفی پور با عناوین«زمزمه های نفوذ» و «آخرین تکاپوی کفر» رو گوش بشین... به عنوان یک ایرانی و البته مسلمون لازمه این مسائل رو که استاد بیان می کنند بدونیم.

لازم به ذکره که هر دوی این سخنرانی ها به رشته ی تحریر دراومده و با همین عناوین روی سایت مصاف ایرانیان قابل دانلود هست.

در پناه حق پیروز و سربلند باشید.

پ.ن. لینک هاش

آخرین تکاپوی کفر

http://masaf.ir/Ceremony/Detail/5360/دانلود-روایت-عهد-48-با-عنوان-آخرین-تکاپوی-کفر-shia%20muslim

زمزمه های نفوذ

http://masaf.ir/Ceremony/Detail/5355/دانلود-روایت-عهد-47-با-موضوع-زمزمه-های-نفوذ-گزارش-shia%20muslim

کتاب آخرین تکاپوی کفر

http://masaf.ir/View/Contents/28279/دانلود-کتاب-"آخرین-تکاپوی-کفر"-shia%20muslim

کتاب زمزمه های نفوذ

http://masaf.ir/View/Contents/28229/دانلود-کتاب-"زمزمه‌های-نفوذ"-shia%20muslim

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
م.نوری

پیشنهاد مطالعه و نشر

به نام خدا

روایت عهد ۴۸ ام از سخنرانی های استاد رائفی پور با عنوان«آخرین تکاپوی کفر» به صورت کتاب درآمده و دانلود رایگان آن بر روی سایت مصاف به آدرس

http://masaf.ir/View/Contents/28279/دانلود-کتاب-"آخرین-تکاپوی-کفر"-shia%20muslim 

قابل دریافت است... کار بسیار عالی و مفیدی است... 

پیشنهاد می کنم حتما علاوه بر کتاب زمزمه های نفوذ این کتاب را هم به دانسته ها و داشته هایتان اضافه کنید، یقینا مفید خواهد بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
م.نوری

سطل آشغال

به نام خدا

چند روز پیش طلق روسریمو خونه مادرجونم جا گذاشتم و فراموش کردم برم بیارمش، تا اینکه دیروز یادم افتاد و به مادرجونم گفتم که طلق روسیمو ندیدین؟ و ایشونم گفتن که چه شکلیه؟ منم توضیح دادم که شفاف و باریکه... بعدش مادرجون گفتن که انداختمش سطل آشغال...

تازه یه روز بود خریده بودمش ...

اون بنده خدا که تقصیری نداره،اول اینکه خودم باید مواظب وسایلم میبودم و دوم اینکه ایشون نسبت به وسیله ی من آشنایی نداشتن و فکر کردن اضافه کاردستی بچه هاس و انداختنش دور...

یه نتیجه ای گرفتم از این ماجرا:

مادرجون نسبت به اون وسیله شناخت و آگاهی نداشتن پس براشون بی ارزش بود و دور انداختنش...

خیلی از ما ها هم نسبت به چیزای با ارزش دور و برمون شناخت نداریم و ساده از کنارشون میگذریم و بیشتر اوقات ضررش متوجه خودمون میشه...

پس تلاش کنیم بصیرت و شناخت و آگاهیمون رو نسبت به مسائل بیشتر کنیم...

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
م.نوری

بازی...

به نام خدا

۱۶ تیر ۹۵

بازی اسنایپر منتشر خواهد شد.

منتظر باشید.

masaf.ir

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
م.نوری